چیه؟-کیه؟
چیه؟-کیه؟ 
چند وقتی هست که این کلمه ها ورد زبون گلسا شده هر چیزی یا هر کسی رو که میبینه با اشاره انگشت می پرسه این چیه ؟
یا چیه ؟ یا کیه؟ این سواله موقع تلویزیون نگاه کردن -بیرون رفتن -کتاب خوندن-غذا خوردن حمام کردن و در همه وقت پرسیده میشه و ما هم سعی میکنیم خوب جواب بدیم.
دو هفته ایی میشه که باشگاه ورزشی میرم (خوش تیپی
و این حرفها
) یکبار مجبور شدم گلسا رو با خودم ببرم دختره خوبی بود .سالن اونجا خیلی بزرگ بود و گلسا یه خورده توپ بازی کرد بعد سطح شیبدار مخصوص دراز نشست رو پیدا کرد و گفت مونا ترتره 
(سرسره) و خدا رو شکر باشگاه خلوت بود و کلی سرسره بازی کرد و یه دستگاه ابروکتم اونجا بود که گلسا فکر میکرد ماله خودمونه آخه یکی توی خونه داریم . و تا رفتیم نشست رویش و احساس مالکیتش گل کرد و تا اینجا خوب بود ولی تا من دمبل بر میداشتم گلسا هم زود دو تا ١ کیلویی برمیداشت یکی توی این دستش و یکی توی اون دستش. و یکبار از دستش لیز خورد و افتاد کنار پاش یه کوچولو پاش درد گرفت
و طوری نشد .و با آهنگی که پخش میشد حسابی بپر بپر کرد
و کلی بهش خوش گذشت.
ظهر ها که از سرکار برمیگردم و سعی میکنم گلسا رو بخوابونم
.بعد از کلی این ور و اون ور کردن و وروجک بازی برای نخوابیدن -بهش میگم گلسا مامان خسته . بخوابیم باشه؟ تا یه روز دراز کشیده بودم و گلسا هم اومد کنارم مثلا بخوابه .گفت :مونا پتو . (پتو کنارش بود)گفتم همینجاست برش دار .
گلسا میگه؟:نه -خهه (خسته)
.
گلسا بوییدن عطر رو خیلی دوست داره.
موقع پخشه اذان میگه: نماز
موقع آب بازی توی وانش میلمه.
تازگی ها بجای کلمه (من )از اسمش استفاده میکنه .
مثلا میگم اسباب بازیه کیه؟ میگه دوهااِ (گلسااِ)
یا وقتی خوابیده کتابشو نگاه میکنه ازش میپرسم کی خوابیده ؟ میگه دوها (گلسا)....
تازه از حمام اومده بودم صورتم خیس بود گلسا به آبهای رو ی صورتم دست میکشه و میگه :عَ.رَ.قِ.ه؟ - اینقدر که اینجا گرمه 
و همیشه روی صورتها ع.ر.ق نشسته.
داداشم به گلسا میگه یه بوس بده.
.
گلسا :اِبه (عیببِ ) 
.
اگه جایی بخوام پمپرزشو عوض بکنم میگه :اِبه (عیبِ ).
تازه برای گلسا دو تا جوجه اردکه کوچولو اسباب بازی خریدم برای توی وانش.مامانم از پشته تلفن از گلسا میپرسه جوجوهات کو؟ بازی میکنی باهاشون؟
گلسا کوچولو گوشیه تلفن رو از کناره گوشش برداشته جلوی جوجوه میگیره مامانم ببینه!!!!!
گلسا خیلی دوست داره موقع اومدن خونه خودش با کلید در رو باز بکنه ولی خوب سخته کلید راحت توی قفل نمیره اگه بذاری باید وقتی گلسا بغله خم بشی تا بتونه کلید رو جا بزنه و کمرت میخواد بشکنه و اگه اجازه هم ندی گریه میکنه نه اینجورا به هق هق می افته و وحشتناک کولی بازی و اجازه هم نمیده بهش کمک بکنی تا کلیدو جا بزنه این شده بود یه دردسر بزرگ مخصوصا وقتی خسته برمیگردی و از گرما هم کلافه شده باشی.بعد از دو سه بار تکرار کردن حالا وقتی بابایی هستش اول اون میره بالا و در و باز میکنه بعد ما میریم که گلسا یادش نباشه و وقتی تنها باشم حواسشو پرت میکنم و یواشکی در رو باز میکنم.تا حالا که مشکل حل شده
.
گلسا : روژینا بذار ببینم چی میکشی؟ 
گلسای عزیزم روز جهانی کودک بر تو و همه بچه های مهربون دنیا هزاران بار مبارک.بمناسبت روز کودک با گلسا رفتیم جشن بادبادکها.
