گلساگلسا، تا این لحظه: 15 سال و 5 ماه و 10 روز سن داره

گلسای من

اولین هفته عید -مسافرت به اصفهان

1389/1/7 9:28
نویسنده : مامان مونا
1,016 بازدید
اشتراک گذاری

 

قرار بود هفته اول عید بریم اصفهان. با وجود اینکه از حدود یک ماه قبل برای بلیط اقدام کردم ولی بلیط رفت فقط یکی تونستم بگیرم توی این مدت هر چی تماس میگرفتم دفتر هواپیمایی خبری از بلیط نبود تا آخرین روز که رفتیم بلیط و پس بدیم گفتن برای پنج شنبه شب بخاطر بازی فوتبال استثنا ءن هواپیما گذاشتن و  از این بهتر نمی شد و وقتی سوار شدیم کلا ۶ تا مسافر بیشتر نبودیم (ما + ٣ نفر از پرسنل فرودگاه)  از خود راضی.

 این چند روز که اصفهان بودیم واقعا عالی بود و حسابی خوش گذشت از صبح تا غروب بیرون بودیم و به جاهای دیدنی سر میزدیم با وجود اینکه مدت طولانی ددر بودیم گلسا اصلا اذیتم نمی کرد و اکثر مسیرها خودش راه میرفت و احتیاجی نبود بغلش کنم  خسته که میشد میرفتیم توی پارک یا می خوابید یا یه دوست واسه خودش پیدا میکرد و حسابی بازی.

 عیدی گلسای نازنیم از طرف من و بابایی.مبارکت باشه گلمقلب

شیشه شیرشو میذاره دهن عروسکش و میگه ام ام یا اینکه میبینم بغلش کرده و باهاش حرف میزنه.

 

هفت سین کنار سی و سه پل

 

  بوستان کودک

 

منار جنبان

 

چای خانه سنتی منارجنبان

 

 

باغ پرندگان

 

چهل ستون اصفهان

 

سفره خانه سنتی نقش جهان

 

میدان امام و عمارت عالی قاپو

 

 

عمارت هشت بهشت

 

تله کابین کوه صفه

 

کلیسای وانک

 

گلی در باغ گلها

 

اینجا نون دادم دستش که به مرغابی ها بده خودش خوردشونعینک.

 

تا در ساک باز بود گلسا میرفت داخلششیطان.

نیشخند

 

موقع برگشت توی هواپیما یه کتاب به گلسا دادن که جای بعضی از عکسهاش خالی بود و با برچسب باید می چسبوندی.من برچسب ها رو جدا میکردم و گلسا اونها رو میچسبوند روی جلد کتابش بعضی هاشم روی دستش اینقدر از این کار خوشش اومده بود که تا بوشهر گرفتار چسبوندن برچسبها بودیمنیشخند.

 کلمه بده رو یاد گرفته همش دستش درازه و میگه ب ِ  بی.

به باز کردن میگه با

به ماهی میگه مای.

عزیزم ١۶ ماهگیت مبارک.فرشته

.... .

پسندها (0)
شما اولین مشوق باشید!

نظرات (0)

niniweblog
تمامی حقوق این صفحه محفوظ و متعلق به گلسای من می باشد