گلساگلسا، تا این لحظه: 15 سال و 5 ماه و 10 روز سن داره

گلسای من

گلسا و بلبل کوچولو

1388/11/4 15:49
نویسنده : مامان مونا
428 بازدید
اشتراک گذاری

دو تا از دندونهای پایینی و یه دندون آسیاب بالایی نی نی گلم نیش زده قربونت بشم دندونهات کم کم دارن کامل میشنماچ.

چند روز پیش حدود چهارده پونزده دست لباس یکجا براش خریدم و اومدیم خونه همه رو هم میخواستم به تنش امتحان کنم.گلسا برعکس همیشه که موقع لباس عوض کردن خیلی اذیت میکنه و همش در حال فرارکردنه انگار متوجه شده بود اینها جدیدن کلی ذوق ذوق کرده و خودشم یکی یکی میداد دستم که بکنم تنش و بعد از پوشیدن یه نگاهی به خودش و لباسش میکرد و میگفت به به از خود راضی.

گلسا رو دیدم که نشسته و سرشو خم کرده رو به پایین رفتم از جلو نگاه کردم تا نگو نی نی گل در حال مکیدن انگشت شست پاشه نیشخند.

گلسا در حال موز خوردن خوشمزه.

مامان مونا میاد  شیطان و یه گاز از موزه گلسا میزنهخجالت .

گلسا قهر میکنه قهر  و سرشو می اندازه پایین و با یه اخمی به مامانش نگاه میکنهتعجب.

مامان مونا منت کشیدن و التماس به گلسا برای آشتی کردن ناراحت.

گلسا تازگیها با حالت سوالی هم حرف میزنه مثلا به زبون خودش یه چیزی میگه و میگه بعد آخرش به حالت سوال با اشاره سرش میگه ا´ ا ´؟؟؟(که ما هم باید تایید کنیمسوال).

دندونم شکست و مجبور شدم بکشمش وقتی از دندونپزشکی برگشتم با گلسا نمی تونستم حرف بزنم. هر چی اون به زبون خودش حرف میزد و بهم نگاه میکرد صدایی نمی شنید (من و گلسا زیاد با هم حرف میزنیم و شعر میخونیم ) اومد روبه روم واستاد و دستشو گذاشت روی دهنش و گفت بوفه بوفه ؟؟؟؟؟.قلب

گلسا که میاد توی بغلم یا میخوام بخوابونمش بدنشو دست میکشمو نازش میکنم و براشم میخونم نی نی ناز نازبغل نی نی نازه ناز بغلو گلسا هم خیلی خوشش میاد بعضی وقتها  خودش میاد دستمو میگیره میذاره روی دستش و میگه ا̦̦ (یعنی نازم کن )و همچین آروم و بی حرکت میشه.

توی ماشین بودیم و از خیابونی که چند تا مغازه دوچرخه فروشی و ماشین های اسباب بازی و ... داشتن رد می شدیم از اول تا آخر گلسا همینطوری انگشتش دراز و یه دم میگفت او او ... (وای به حاله موقعی که توی مغازه باشیم) بچم همه رو هم با هم میخواد.

توی پارک بازی میکرد که چشمش افتاد به گربه انگشتش به طرفه گربه و هی میگفت او او گفتم بهش گربه میخوای برو بگیرش برو مامانی  برو گربه بیار یه کم رفت جلوتر تا گربه تکون خورد گلسا فرار عین جت قهقهه.

بابا جون (بابای خودم) برای گلسا یه بلبل کوچولو خریده  گلسا میاد کنار قفس و نگاش میکنه و میخنده خوشش میاد وقتی می پره.بابام هم از قفس درش میاره به گلسا نشونش میده منم که اصلا از جک و جونور نمی ترسم دروغگودروغگودروغگو.

 

 

 

پسندها (0)
شما اولین مشوق باشید!

نظرات (0)

niniweblog
تمامی حقوق این صفحه محفوظ و متعلق به گلسای من می باشد