گلساگلسا، تا این لحظه: 15 سال و 5 ماه و 10 روز سن داره

گلسای من

گلسا در 432 روزگی

1388/11/10 7:28
نویسنده : مامان مونا
402 بازدید
اشتراک گذاری

پمپرزشو بر میداره میذاره زیرش مثلا خودشو داره پمپرز میکنه  بغل.

 

میره روی تخت که کنار پنجره ست  و پرده رو کنار میزنه و خیابون رو نگاه میکنه و کیف .

 

وقتی شلوار میکنم پاش تا نیمه که میاد خودش میخواد بکشدش بالا قلب .

 

مامانم اینا تازه اسباب کشی کردن و هنوز وسایلشون رو کامل مرتب نکردن توی این وسایل یه جارو دسته بلنده برای حیاط که همیشه دسته گلساست که میاره داخل و میکشه روی زمین . هر جایی که با این جارو میره و از در هم بخواد رد بشه حتما باید با یه دست بلندش بکنه.(احساس قوی بودن  نیشخند).

 

داداشم روی پاتختی توی اتاقش آینه و ... گذاشته .دیدم گلسا مسواک برداشته جلوی آینه واستاده به موهاش میکشه مثلا داره موهاشو شونه میکنه قهقهه.

 

وقتی گلسا بهونه میگیره و گریه میکنه مامانم همیشه یه شعر که فکر کنم عمو مهربون میخونه واسه گلسا میخونه اونم زود ساکت میشه و گوش میکنه و اگرم سر حال باشه باهاش نانای میکنه.

 

به دگمه های وسایل صوتی تصویری زیاد دست میزنهعصبانی (روشن خاموش کردن کانال عوض کردن .....) چه تغییری توی صفحه تلویزیون بوجود بیاد چه نیاد گلسا زود  به صفحه تلویزیون نگاه میکنه متفکر .

 

بعضی از روزها با خاله لیلا مامان لیدا جون میریم پیاده روی.گلسا هم توی کالسکه برای اینکه حوصله اش سر نره بیسکویت و ... میدم دستش .گلسا هم زحمت میکشه تمام مسیره ما رو بیسکویت میریزه . یا کفشش یا موبایل منناراحت هر چی دستش بیاد میندازه پایین و من هی باید خم بشم و از روی زمین بدم بهش .یا اونها رو هی میده به خاله لیلا و میگه ا´ه بعد دوباره دستشو دراز میکنه و به خاله جون میگه ا´ه (یعنی دوباره بده).

 

از کنار مغازه اسباب بازی فروشی یا دوچرخه فروشی ها  که رد میشم خودشو به طرف اسباب بازی ها میکشه و بلند بلند میگه ا´ ا ´و منم میبرمش جلو به چیزی که اشاره کرده واسش بر میدارم .پنج شنبه یه توپی خواست که خیلی بزرگ بود و اصرار که وقتی توی کالسکه نشسته هم بند توپ رو بگیره دستش حالا ببینید ما چه جوری رفتیم و هر کسی رد میشد یه نگاهی به گلسا فسقلی و توپ قلقلی میکرد و قهقهه.

 

پسندها (0)
شما اولین مشوق باشید!

نظرات (0)

niniweblog
تمامی حقوق این صفحه محفوظ و متعلق به گلسای من می باشد