گلساگلسا، تا این لحظه: 15 سال و 5 ماه و 8 روز سن داره

گلسای من

جوجوی ما 8 ماهه شد

1388/5/15 10:05
نویسنده : مامان مونا
295 بازدید
اشتراک گذاری

نی نی گل ما حالا میتونه:

سینه خیز جلو عقب میره و پشت سر هم چند تا غلت میزنه با سینه خیز خودش رو به قسمتهای سرامیکی خونه که فرش نیست میر سونه با کف دست به زمین میزنه تا صدا بده. حالا دیگه رسیدن به هر چیزی که بخواد روی زمین خیلی واسش راحت شده.

اسباب بازیهاش مثل مکعبهای پلاستیکی یا وسایل دیگه رو به هم میکوبه و تند تند چشمهاشو به هم میزنه از صدایی که میدن.

بوی قطره آهن رو میشناسه و حالا مصیبتیه آهن دادن بهش قبلنا راحت تر بود.چیزی هم که نخواد بخوره دهنش رو محکم میبنده

صداها و سیلابهایی که با دهن تولید میکنه بیشتر و مفهوم ترشده.

دست میزنه منم واسش میخونم.

 دست دسی باباش میاد              صدای کفش پاش میاد و .....

قدم برداشتن و راه رفتن و خیلی خوب یاد گرفته البته برای رسیدن به بعضی چیزا مثل جاروزنامه ایی و سطل زباله و لباس آویزون شده و کنترل تلویزیون (که علاقه خاصی داره و با این دو تا دندون موشی رنگ و رو نذاشته واسشون)و....به ثانیه ایی نمی کشه که با روروئک خودش میرسونه.سوار روروءک که هست تمام قسمتهای خونه رو یه بازدید درست و حسابی میکنه.یه کوچولو توی روروءک بدون کمک میتونه بایسته.

 

 در حال فضولی و ور رفتن به وسایل اگه بهش بگم نه نکن گریه میکنه ولی بدون اشک یعنی ادای گریه رو در میاره و همینطوری منو نگاه میکنه و دوباره دست میزنه انگار نه انگار.

پنیر یا خرما میدم دستش چون نرمه خوشش نمیاد بگیردش و پرتش میکنه خرما هم که حالت چسبونکی داره هی دستش رو باز و بسته میکنه و با تعجب به انگشتاش که بهم میچسبن نگاه میکنه.

کسی یا چیزی که جلوی چشمش باشه بعد قایمش کنم یا دور بشه سرک میکشه تا پیداش بکنه سرک کشیدن این ور و اون ور خوب بلده.

حفظ تعادلش در حالت نشسته بیشتر شده و به هر طرفم خم میشه که چیزای دور برش بگیره.

جرات نمکنیم از دستش چیزی بگیریم گریه میکنه که خونه رو سرت خراب میشه.

این بازی خیلی دوست داره و هیجانی می شه:
همه وسایل کف خونه رو جمع میکنم تا یه محیط باز و بدون مانعی درست بشه بعد گلسا توی روروئکش میذارم و خودم چند قدم اون طرف تر می ایستم و صداش میزنم که بیاد بغلم اونم همچین با ذوق می دوه و خودش می رسونه. و دوباره جایم رو عوض میکنم و این کار رو 3 یا 4 بار تکرار میکنیم که به گلسا کلی خوش میگذره.

جدیدا از یکی از عروسکهاش وقتی میخونه میترسه و همش میخواد فرار کنه بیاد بغلم.منم آروم آروم عروسک قاطی اسباب بازیها میذارم تا ترسش بریزه.

دو تا پاشو از نرده های تختش بیرون میاره و یه حالت آویزون پیدا میکنه از توی تخت. و دستاشم تکون تکون میده انگار داره شنا میکنه.

 مکعبها ش رو روی هم میچینم با ارتفاع های متفاوت مثلا 4 یا 5 تا دفعه اول بهشون یه نگاه میکنه بعد با دست میزنه تا بریزن .چند بار براش روی هم میذارم تا این بازی بکنه. وقتی هم ریختشون جند تاش بر میداره و توی دهن.

وزن گلم هم حدود 8600 هستش.

پسندها (0)
شما اولین مشوق باشید!

نظرات (0)

niniweblog
تمامی حقوق این صفحه محفوظ و متعلق به گلسای من می باشد