گلساگلسا، تا این لحظه: 15 سال و 5 ماه و 8 روز سن داره

گلسای من

هفتمین ماهگرد گلسا گلم

1388/4/3 9:15
نویسنده : مامان مونا
278 بازدید
اشتراک گذاری

 

تشویقهورا  تشویق

گلسا در هفت ماهگی:

گلسای من بدون کمک برای مدتی میتونه بشینه تشویقو برای

گرفتن اشیا دور و برش به این طرف و اون طرف خم میشه و بعدم

میافته.موقع بازی با اسباب بازیهاش دوست داره نشسته باشه.

 

 

 

 

 دندون دومی هم نیش زده و وقتی می خندهخنده دو تا دندون

کوچولو پیدا میشه.

به غذای کمکی گلم سوپ با ترکیب انواع سبزیجات و گوشت و

 مرغ  و صبحونه زرده تخم مرغ و شیر موز اضافه شده که خیلی دوست

 دارهخوشمزه.وقتی قاشق نزدیکه دهنش میارم آماده دهنش رو باز میکنه با

هر قاشق که میخوره تشویقش میکنم که آفرین گلمهورا.هنوزگوشت

کباب شده ندادم بهش میترسمنگران با نیمچه دندونش گاز بزنه و تکه

بشه بپره تو گلوش.

 

این کار بابامه

 

برای سینه خیز رفتن  تلاش میکنه هنوز نمی تونه خوب جلو بره.

روروءک که هل میده جلو بلد نیست قدم برداره با یکی یکی

پاهاش بره جفت پاهاشو با هم فشار میده روی زمین و تند تند حرکت

 میکنه یعنی اینقدر عجله داره واسه جلو رفتن که انگاری خودش توی

 روروءک میپره.توی راهشم هر چی که باشه میکشه و میبره  یا یکی

 یه دور لیسشون میزنه .چند روز پیش لباس آویزون کرده بودم خشک

 بشه که دیدم بله پاچه شلوار توی دهن گلسا خانمه نیشخند. گوشی تلفن

بر میداره محکم میکوبه روی تلفن . با هر چی که توی دستشه میزنه

توی شیشه میز تلویزیون بوفه سر و کله ی ماآخ. یا میره کنار مبل و با

ناخن میکشه و از صدایی که در میاد میخنده خنده.یدونه توپ میذارم

جلوی روروءکش اونم با کشیدن خودش دنبال توپ میره و هر از گاهی

یه نگاه به منم میکنه و.....هر سوراخی که جا بشه پیدا بکنه حتما

سرک میکشه مثل زیر کشو این میز .تعجب

به خاطر این کارا عاشققلب روروءک سواریه ..(میگن روروءک زیاد خوب

 نیست ناراحتمنم کم میذارمش اما وقتی بیرونش میارم گریهگریه میکنه

میخواد بازم سوار بشه که یه جوری سرش گرم میکنم ).

 

فرصت بکنم کتاب تقویت هوش نوزاد بهش نشون میدم یکی از

 این کتابها شناخت اجزای صورته .صفحه چهارم شکل صورت برعکس و

 صفحه پنجم شکل صورت درسته.به صفحه آخر که میرسیم بعضی

 وقتها میخنده سوالمنم بهش میگم این کله کیه؟گلساااااااااااااااااانیشخند.

علاقه زیادی به دنده ماشین داره هر طرفی میذارمش به سمت

 دنده بر میگردهعصبانی .یا اینکه انگشتش توی دریچه کولره.عصبانی

حالا قان و قون کردنش به صداهایی مثل ب΄ب΄.....د΄د΄د΄.....

تبدیل شده.تشویق

اولین گازی که از گل گل خانمی نوش جان کردمخوشمزه دیشب

موقع خوابیدن بود که شیر دادم بخوره بخوابه ولی نخوابید منم چراغ 

خواب خاموش کردم تا اتاق تاریک بشه و مثلا بخوابهخیال باطل که گلسا

شروع کرد به وول  وول خوردن توی تخت و منم چشمامو بسته بودم و

دستم گذاشته بودم توی تخت که برنگرده نگو یه لحظه چشمم گرم

شده و گلسا علاوه بر اینکه غلت خورده انگشت منم با این دندونای

موشیش گاز محکم گرفتهتعجب همچین جیغم در اومد انگشتم رو که نگاه

کردم جای دندونها هنوز مونده بود.متفکر

 

روی دستهاش نیم خیز میشه و سینه شو بلند میکنه و میتونه

کاملا دور خودش بچرخه.

 

 

.....بای بای .

پسندها (0)
شما اولین مشوق باشید!

نظرات (0)

niniweblog
تمامی حقوق این صفحه محفوظ و متعلق به گلسای من می باشد