چه جوری میشه خوشگل شد؟
گلسا مدل درختهای نخلی که تنه تپل و کوتاه دارن رو نشون میده و با خوشحالی میگه :
مونا آناناس.
قصه از زبون گلسا :
من و بابا و مامانم رفتیم خیابون پفک خریدیم.
کباب گرفته بودم موقع خوردن اولین لقمه که دادم به گلسا گفت: پیازم میخوام.
من : گلسا دهنت بو میگیره همینجوری بخور
.... خلاصه یک پیاز کوچولو پوست گرفتم و روی هر لقمه اش یه کوچولو گذاشتم بعد
بابایی به گلسا : چه پیاز خورییم شده.
گلسا : پیاز میخورم خوشگل بشم.
بابایی واسه گلسا یه هلی کوپتر معمولی خریده بود که فقط دور خودش میچرخه و روی یه پایه ثابت یه ذره بلند میشه با خوشحالی این هدیه رو به گلسا داد.
گلسا با بابایی هلی کوپترو روشن کردن و در حاله نگاه کردن بهش.
بعد گلسا هر چی منتظر موند دید هلی کوپتر بلند نمی شه و پرواز نمیکنه رو به بابایی : بابا برو کنار میخواد بلند بشه.
اینجا هم هی میرفت توپ از استخر توپ برمیداشت میذاشت روی سرسره اول توپش قل میخورد می اومد پایین بعدا خودش سر میخورد تمام مدتی که سرسره بازی میکرد همین بازی واسه خودش تکرار میکرد و دو سه تا نی نی دیگه هم از بازی گلسای ما خوششون اومد و اونها هم توپ آوردن و روی سطح سرسره قل دادن.