عزیز من گل من تولدت مبارک تولدت مبارک
نازنینم گلسای من تولد سه سالگیت مبارککککککککککککککک.
جمعه 4 آذر 90 سومین ساله تولده گلسای عزیزم بود که یه جشن کوچولو واسش گرفتیم.
گلسا خیلی خوشحال بود از شب قبل لباس عروسش پوشیده بود و با عروسکش در مورد تولد حرف میزد و شعر میخوند تا فردا هم که صبح پاشد یه ریز لباس عروسش تنش بود. منم دلم نمی اومد عوضش کنم.
و با هر بادکنک یا وسیله تزیینی که آویزون میکردیم واسه خودش میخوند: تَبَل بُلِت مبارک.(تولدت مبارک).
کیک تولدشم خودم درست کردم که موقع تزیینش گلسا هم کنارم نشسته بود و تا تونست خامه بازی کرد.
هدیه تولدش اگه نقدی بود میبرد توی کمدش میذاشت و میگفت میخوام ماشین بخرم .
عاشق شمع فوت کردنه و ما هی شمع روشن کردیم و گلسا فوت کرد.
گلسا تولد رو خیلی دوست داره و حدود یک ماهه پیشم یه تولد همینجوری سه نفره که خودمون بودیم واسش گرفتم که اون موقع هم خیلی بهش خوش گذشت و کلی ر.قصید و با بادکنک هاش بازی کرد.
و حالا اینکه ان شا ا... تا تولد سال آینده ما چند بار مراسم تولد داشته باشیم خدا میدونه.