گلساگلسا، تا این لحظه: 15 سال و 5 ماه و 1 روز سن داره

گلسای من

گلسا کوچولو و کاراش و دندونهای جدید

دو تا از دندونهای آسیاب بالایی نی نی گل نیش زده .قربون این دندونهای کوچولوت بشم عزیزم.   وقتی ماشین ایستاده و بابایی میره پایین گلسا زود میره جای بابایی و هی از جلو میاد به عقب ماشین و از عقب به جلو پاشو میذاره بین دو تا صندلی جلو بعد خودشو میکشه و پا میذاره روی صندلی عقب .خدا رو شکر فعلا توی حرکت ماشین این کارو نمی کنه.   برای گلسا کوچولو پنج شنبه دفترچه حساب پس انداز مسکن جوانان باز کردیم.   نی نی گل خیلی بامزه مایعات رو با نی میخوره وقتی با نی میمکه لپهاش و خودش خیلی خوردنی میشه .   وقتی گلسا رو عوض میکردم پمپرزشو میذاشتم توی سطل . بعضی وقتها گلسا خودش این کارو میکرد و اوایل فقط پمپرزش...
27 بهمن 1388

گلسا موشی

بعضی اوقات که گلسا برای خوردن غذا بد قلقی میکنه بهش میگم: موشه بخوره موشه بخوره بعد گلسا دهنشو باز میکنه و لقمه غذا رو می قاپه و میگه  ا´م. منم یه کوچولو دست و پاشو قلقک میدم و میگم دیدی موشه خورد دیدی موشه خورد. تقریبا یه بازی شده مواقعی که غذا هم نمی خوره اگه بگم موشه بخوره خودش الکی دهنشو باز میکنه و میگه ا´م  .... . بابایی که از ماموریت برگشت واسه گلسا یه عروسک مو طلایی آورد که اسمشو گذاشتیم نی نی طلا. گلسا همون موقع جوراب و لباسهای عروسک رو درآورد بعد انگشت توی چشمش کرد و عروسک رو از مو این ور اون ور دنبال خودش کشوند و در آخر پرتش کرد یه گوشه . همین که من عروسک رو بغل میکنم گلسا زود میدوه میاد روی پ...
15 بهمن 1388

گلسا در 432 روزگی

پمپرزشو بر میداره میذاره زیرش مثلا خودشو داره پمپرز میکنه   .   میره روی تخت که کنار پنجره ست  و پرده رو کنار میزنه و خیابون رو نگاه میکنه و کیف .   وقتی شلوار میکنم پاش تا نیمه که میاد خودش میخواد بکشدش بالا  .   مامانم اینا تازه اسباب کشی کردن و هنوز وسایلشون رو کامل مرتب نکردن توی این وسایل یه جارو دسته بلنده برای حیاط که همیشه دسته گلساست که میاره داخل و میکشه روی زمین . هر جایی که با این جارو میره و از در هم بخواد رد بشه حتما باید با یه دست بلندش بکنه.(احساس قوی بودن   ).   داداشم روی پاتختی توی اتاقش آینه و ... گذاشته .دیدم گلسا مسواک برداشته جلوی آینه ...
10 بهمن 1388

گلسا و بلبل کوچولو

دو تا از دندونهای پایینی و یه دندون آسیاب بالایی نی نی گلم نیش زده قربونت بشم دندونهات کم کم دارن کامل میشن . چند روز پیش حدود چهارده پونزده دست لباس یکجا براش خریدم و اومدیم خونه همه رو هم میخواستم به تنش امتحان کنم.گلسا برعکس همیشه که موقع لباس عوض کردن خیلی اذیت میکنه و همش در حال فرارکردنه انگار متوجه شده بود اینها جدیدن کلی ذوق ذوق کرده و خودشم یکی یکی میداد دستم که بکنم تنش و بعد از پوشیدن یه نگاهی به خودش و لباسش میکرد و میگفت به به . گلسا رو دیدم که نشسته و سرشو خم کرده رو به پایین رفتم از جلو نگاه کردم تا نگو نی نی گل در حال مکیدن انگشت شست پاشه . گلسا در حال موز خوردن . مامان مونا میاد    و یه گاز از موزه ...
4 بهمن 1388

چهارده ماهگی گلسا و نیش زدن دو تا دندون کوجولو

گلسای من امروز یک سال و دو ماهه شدی.  دو تا دندون دیگه به دندونهای بالایی نی نی گل اضافه شده و تازه نیش زده  .   پنج شنبه روز شهادت حضرت رقیه خونه عمه ام مراسم سفره بود.(سفره و نذرشون قبول) .اونجاگلسا رو گذاشتم کنار سفره ازش عکس بگیرم یادگاری واسش بمونه که گلسا از همه خوردنیهای رنگارنگ سفره یه مزه کرد .   قربون چشمات بشم که اینجوری نگاه میکنی عزیزم    جمعه بردیمش پارک چند تا خانواده بودیم اونها هم بچه داشتن گلسا هم که هر جا میره توپش همراهشه با بچه ها(که حداقل ١٠ سال از خودش بزرگتر بودن )حسابی بازی کرد. وقتی که تنها میشد توپش رو میگرفت دستش و میرفت طرف بچه ها میگفت ا &ac...
3 بهمن 1388

کوتاهی موهای گلکم

یه چند وقتی بود که دیگه موهای گلسا بلند و نامرتب شده بود تا اینکه فرصت شد و بردمش آرایشگاه. قبلا چند باری آرایشگاه برده بودمش آروم بودا ولی اونروز تا پیشبندو قیچی و ... دید کولی بازیی درآورد. . هر چی الناز دختر دوستم بپر بپر کرد و اسباب بازی آورد که حواس گلسا رو پرت کنیم فایده نداشت.بنده خدا دوستم سریع موهاشو کوتاه کرد شاید ۵ دقیقه هم طول نکشید ولی گلسا از گریه به هق هق افتاده بود. حتی پیشبند هم واسش نبستم تمام لباسهای من و گلسا زیر مو شده بود.زود آوردمش خونه حمامش دادم و بعدم خوابید .اصلا درست و حسابی قیافشو نتونستم ببینم . گلسا اکثر اوقات غذاشو با چنگال   میخوره.  گلسا اصرار داره رو...
19 دی 1388

گلسا خانومی

گلسا دردری ما بعضی از مسیرها رو خوب میشناسه.مخصوصا راهی که کنار خونه مامانم ایناست وقتی حوصله اش سر میره و میبرمش بیرون اشاره می کنه از این راه بیرون و اگه از طرف دیگه ببرمش جیغ و گریه و خودشو از بغلم میکشه بیرون.   برای خرید رفتیم سوپری.گلسا رفت طرف قفسه ها و نگاه میکرد بعدش دیدم دو سه تا کیک گرفته دستش و بقیه کیکها رو که دستش جا نداشت میذاشت توی بغلش .منم سریع دوربین از توی ماشین آوردم ازش عکس گرفتم از بس وول وول خورد خیلی خوب نشد عکسش.     توی ماشین که هستیم سی دی ببینه بر میداره  جای سی دی ضبطم میدونه کجاست میخواد واسه خودش آهنگ بذاره.منم که معمولا دوربین همراهم هست ازش عکس ...
13 دی 1388

تولد بابایی

نی نی گلسا: امروز هفتم دیماه تولد باباییه.بابای خوب و مهربونم دوست دارم و تولدت مبارک .  مونا: هیچ کلمه ایی زیباتر از دوستت دارم نیافتم تا به تو هدیه بدهم بدان که همیشه سالروز تولدت بهترین روز زندگی ماست. ابراهیم جان تولدت رو بهت تبریک میگم و امیدوارم همیشه سالم و شاد و موفق باشی.                                                       ...
6 دی 1388

1سال و 1 ماهگی خانم گلم

دختر نازم یک سال و  یک ماهه شدی. گلسا  با دستش لپ میکشه بعد دستشو میبره طرف لبش و یه بوس محکم و صدا دار میکنه. هر چیزی که عمودی باشه مثل بطری یا اسباب بازیهای رویهم باید بزنه بندازدش. چند روز پیش مامانم شیشه شیر خالی گلسا عمود گذاشت جلوش و گلسا با پا انداختش و از اونجایی که هر کاری رو یه بازی می دونه از اون به بعد خودش می نشست روی دو پا و شیشه شیرشو  میذاشت اونوقت می ایستاد و با پا میزد بهش تا بیفته فکر کنم نیم ساعتی این مدلی بازی میکرد. تخت گلسا تکون میخوره به همین خاطر بین تخت خودمون و گلسا یه کوچولو فاصله هست روی اونجا رو با بالش پوشوندم دیروز متوجه شدم گلسا پتوشو به زور فشار میده کنار بالشها .حالا که ر...
2 دی 1388
niniweblog
تمامی حقوق این صفحه محفوظ و متعلق به گلسای من می باشد